محرک های آزمون رورشاخ شامل 10 تصویر است که برای اولین بار در سال 1921 همراه با انتشار رساله معروف هرمان رورشاخ به نام «تشخیص روانی» (رورشاخ، 1941/1942) برای عموم متخصصان به معرض نمایش درآمد. در آن زمان، آزمون محبوبیت فراوانی یافت و استفاده گسترده و تحقیقات قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. برای حداقل 2 دهه،1940 و 1950، رورشاخ مترادف با روانشناسی بالینی بود (اکسنر، 2003)
پس از مرگ هرمان رورشاخ، هر یک از شاگردان و طرفدارانش، رویکرد متفاوتی را در اجرا، نمره گذاری و تفسیر در پیش گرفتند. از این میان، 5 دانشمند، بک (1937)، کلاپفر (1937)، هرتز (1945)، پیوتروفسکی (1946) و راپاپورت (1940)، بزرگترین نظام های اجرای روشاخ را تدوین کردند. تفاوت های این نظام های اجرا، نمره گذاری و تفسیر رورشاخ، بنیادی بود. رویکرد کاملاً تجربی بک که به شدت به اعداد و ارقام تجربی متکی بود در مقابل رویکرد کاملاً بالینی کلاپفر قرار می گیرد که بر قضاوت بالینگر اعتماد داشت.
اینچنین بود که در سال 1968، بنیاد تحقیقات رورشاخ برای بررسی هر یک از این پنج رویکرد به منظور بررسی روایی و پایایی هر یک از این سیستم ها آغاز بکار کرد. شاید در آن زمان با توجه به سبک های متفاوتی که برای اجرای رورشاخ به کار بسته می شد ایجاد بنیاد تحقیقات رورشاخ ضروری به نظر می رسید تا یک روند ثابت و الگوی مشخصی در نظر گرفته شود. پس از چندین ساله مطالعه، نتایج تحقیقات این بنیاد در زمینه ی استفاده از رورشاخ به شرح زیر منتشر شد:
1- شیوه های اجرا در هر یک از این پنج رویکرد متفاوت است.
2- کدهایی که برای تعیین ویژگی های پاسخ ها بکار می روند، متفاوت اند و در مواردی معیارها نابسنده اند.
3- سومین مورد که شایع ترین نیز هست، مشکل گروه کنترل کافی یا فقدان داده های هنجاری گسترده برای مقایسه های عمومی در هر یک از این پنج رویکرد است.
این مشکلات خود را در زمینه های مختلف نشان دادند:
1- امکان مقایسه ی داده های حاصل از هر یک از این پنج رویکرد وجود نداشت.
2- دومین مورد شامل پیچیدگی های تجزیه و تحلیل داده ها به خصوص کاربرد آمار پارامتریک برای برخی داده ها است.
در نتیجه ی این تحقیقات، اکسنر (1972) اقدام به تلفیق این پنج رویکرد کرد که منجر به تدوین جامع ترین نظام نمره گذاری و تفسیر رورشاخ ( CS، اکسنر، 2003) شد. این نظام اکنون به عنوان پرآوازه ترین و معتبرترین نظام نمره گذاری رورشاخ شناخته می شود (میر و همکاران، 2013) .
اکسنر در سال 2006 فوت می کند و همکاران وی کار او را دنبال می کنند. با این وجود، انتقادهای جدید از نظام جامع در حوزه ی روایی و پایایی برخی کدها (مانند تفاوت F، FT و TF) و همچنین تغییرپذیری متغییر «تعداد پاسخ ها» کار با نظام جامع را دشوار کرد. اگرچه نظام جامع هنوز هم اولین نظام اجرا، نمره-گذاری و تفسیر رورشاخ در جهان است (میر و همکاران، 2013)، میر، ویگلیون، میهورا (2011) اقدام به تدوین نظام جدید رورشاخ کردند (R-PAS، 2011). این نظام جدید بر نظام جامع استوار است، با این تفاوت که تنها از کدهایی استفاده می کند که روایی و پایایی آنها در پژوهش های جدید به خوبی اثبات شده باشد. تفاوت دیگر این نظام جدید با نظام جامع، در ایجاد محدودیت برای تعداد پاسخ ها است. در نظام جامع، آزمونگر با ارائه ی کارت اول به آزمودنی، دستورالعمل رورشاخ را اینچنین پیاده می کند «این چی میتونه باشه؟». در CS هیچ محدودیتی برای تعداد پاسخ ها وجود ندارد. با این وجود، در R-PAS، دستورالعمل اینچنین است «این چی میتونه باشه؟، لطفا دو پاسخ بدهید یا حداکثر سه پاسخ». تدوین کنندگان نظام جدید، امید داشتند با این دستورالعمل جدید، تغییرپذیری R را کاهش دهند. این مسئله در حوزه ی مطالعات روایی سنجی رورشاخ حیاتی است.
مزیت رورشاخ
بزرگترین مزیت رورشاخ زمانی دیده می شود که بخواهیم یک انسان را به عنوان شخصی مجزا از دیگران مورد بررسی قرار دهیم که در این حالت اهمیت رورشاخ برای انتخاب راهبردهای درمانی و اهداف مهم و یا زمانی که مرتب سازی اطلاعات برای تصمیم گیری در رابطه با جنبه های دیگر شخص مهم باشد بسیار چشمگیر است. اگر هر روش ارزیابی بتواند منحصر به فرد بودن شخص را نشان دهد، مشابه کاری که رورشاخ می کند، می توان گفت که درست به کار گرفته شده است. این از آن جهت است که پاسخ های رورشاخ توسط یک طیف نسبتاً گسترده ای از عملیات روانی و تجربیات به دست آمده است.
آزمون رورشاخ بصورت فردی بر روی مراجعان اجرا می شود.
اجرای آزمون رورشاخ یک فرایند سه مرحله ای است.
ابتدا پس از حصول اطمینان از مناسب بودن ابزار رورشاخ برای هدف ارجاع، آزمون اجرا و پاسخ ها ثبت می شوند.
در مرحله دوم، پاسخ های ثبت شده باید به کدها (یا در زبان رورشاخ به متغیرهای عددی یا نماد) تبدیل شوند.
در مرحله ی آخر، که مرحله تفسیر و نتیجه گیری است، با رویکردی کاملاً تجربی اقدام به محاسبه ی فراوانی ها، درصدها، نسبت ها، اشتقاق ها و … می شود. تفسیر جامع رورشاخ بر اساس این محاسبات کاملاً عددی صورت می گیرد.
همانطور که معلوم می شود، نظام جامع، نتایج به دست آمده از آزمون فرافکن رورشاخ را بصورت کاملاً عینی و با استفاده از آمار پارامتریک مورد بررسی قرار می دهد. در این روش، از برداشت های ذهنی آزمونگر جلوگیری می شود. اساس نظام جامع بر رویکرد تجربی است و داده ها در سطح اعداد و ارقام بررسی می شوند. در مرحله دوم، مرحله ی کدگذاری یا نمره گذاری، پاسخ های ثبت شده بر اساس دستورالعمل آزمون به کدهای عددی یا حروف انگلیسی تبدیل می شوند. در مرحله ی سوم، برای تفسیر آزمون، فراوانی این کدها، نسبت بین کدها و موارد این چنینی مورد توجه قرار می گیرند. به عبارت دیگر، از نگاه کاملاً شهودی و وابسته به آزمونگر در تفسیر آزمون جلوگیری می شود.