تکنولوژی و کودکان

کودکان هر مرحله از رشد شان برای والدین شان چالشی جدید ایجاد می کند چالشی که شاید برای برخی خانواده ها به سادگی قابل حل نباشد و سبب شود که ارتباط والدین تحت تاثیر رفتارهای فرزندان قرار گیرد و سبب مشاجره بین والدین شود در عصر حاضر مدیریت دسترسی کودکان به تکنولوژی و حضور در دنیای مجازی برای والدین بسیار سخت و دشوار شده است .تمایل کودکان به حضور در فضاهای مجازی و استفاده ازبازی های کامپیوتری سبب شده است که والدین در پی راهی باشند که فرزندان شان را از پای کامپیوترها کنار بکشند حتی برای دقایقی بتوانند گوشی ها و تبلت ها را از فرزندان شان جدا کنند که اکثرا این تلاش هایشان نافرجام بوده و سبب تنش بین کودکان و والدین شده و در نهایت بین پدر و مادر ، اکثرا برای جدا سازی کودکان والدین به روشهای همانند صحبت کردن و توضیح دادن متوسل می شوند و به دلیل جذابیت بالای بازی ها در بیشتر مواقع صحبت کردن والدین کارساز نیست و قدم بعدی که بر می گزینند محروم سازی و تذکرات مدام و حتی برخوردهای تند و تیزی است که در بیشتر خانواده ها شاهد هستیم و پدران و مادران مستاصل که نمی دانند چه باید انجام دهند .

و متاسفانه نداشتن همسویی و نظر مشترک والدین در خصوص تربیت کودک منجر به تنش بین زن و مرد شده و در این میان فرزندان دچار سرگردانی می شوند . به راستی چه می توان کرد چگونه می توان به فرزندان مان بیاموزیم که دنیای مجازی و بازیهای کامپیوتری همان قدر که جذاب هستن ، استفاده افراطی از این تکنولوژی می تواند اسیب های زیادی به روح و جسم شان بزند ؟

برای رسیدن به این منظور والدین ابتدا باید به توافقاتی برسند همانند:

  • اصلاح دیدگاه شان نسبت به بازی های کامپیوتری و جامعه مجازی : حال منظور چیست ؟ باید والدین بپذیرند که این رشد تکنولوژی که فرزندشان را اسیر خود نموده ، الزاما بد نیست ولی آنچه باید تغییر کند استفاده صحیح از این تکنولوژی هست اگر بازیهای کامپیوتری متناسب با سن فرزندانمان باشد سبب رشد فکری ، هماهنگی چشم و دست ، افزایش سرعت عمل و رشد مغزی وی می شود و همه این موارد مثبت وابسته به انتخاب بازی و مدت زمان مناسب می باشد ، با توجه به گفته های ذکرشده اصلاح دیدگاه که الزاما بازی ها و فضای مجاز نامناسب نیست، کمک شایانی به والدین میکند که بپذیرند قصد جدا کردن فرزندانشان را از یک وسیله مضر را ندارند بلکه قصد مدیریت کردن ارتباط فرزندان با یک دنیای متفاوت را برعهده دارند ، دنیای که آینده آنها را تا حدود زیادی می سازد و این مورد در خصوص دنیای مجازی و ارتباطات شان در این فضا نیز می باشد ، کودکان ما می آموزند با این تکنولوژی ارتباطات شان را افزایش دهند ولی این ما هستیم که باید جهت دهنده باشیم که فرزندانمان در این دنیا غرق نشوند و ارتباطات بین فردی و حقیقی شان از بین نرود.
  • زیاد تذکر ندهید : در مرحله بعد والدین باید توجه کنند که گفتگوی و تذکرات مداوم به کودکان نه تنها آنها را به مسیری که ما می خواهیم هدایت نمی کند بلکه سبب مقاومت بیشتر آنها در برابرصحبت هایمان می شود ، صحبت هایی که بیشتر جنبه نصیحت کردن دارد و برای کودکان خوشایند نیست و در بلند مدت سبب تبدیل شدن والدین به افرادی می شود که مدام حرف می زنند و نتیجه ای نمی گیرند و این همان سبک فرزندپروری اطناب در کلام می باشد یا هم پرگویی منظور از اطناب در کلام این است که والدین شروع به توضیح های بیش از اندازه طولانی و یا تکیه بر بیش از حد حرف زدن با کودک می کنند ” که نه تنها موثر نمی باشد بلکه سبب دور شدن کودک از والدین می شود .
  • تنبیه کارساز نیست : برخی والدین وقتی تمامی راههای که به ذهن شان می رسد را امتحان می کنند و نتیجه نمی گیرند به سمت تنبیه کودک می روند ، تنبیه کردن اصولا کارساز نیست ولی تکنیک محروم سازی کودکان بصورت موقت می تواند کمک رسان باشد ولی باید در نظر گرفت که کودک هدف و نیت والدین را از محروم سازی بداند، بدین معنا که وی بداند اگر به خاطر استفاده بیش از حد از بازیها و فضای مجازی از برخی خواسته های خودش همانند پارک رفتن محروم می شود هدف والدین آزار وی نیست بلکه هدف والدین در جهت اصلاح رفتارهای است که وی در آن زیاده روی می کند و برای اینکه کودک به این نیت والدین پی ببرد نباید محروم سازی با خشونت باشد بلکه باید با قاطعیت صورت پذیرد و علت به صورت مختصر و مفید با بیان احساس واقعی والدین نسبت به موضوع مورد نظر توضیح داده شود . در مورد تنبیه کردن کودکان می توان صد در صد بیان کرد که این روش کارساز نبوده و نتایج آن بصورت موقت خواهد بود و سبب آسیب های جبران ناپذیری در روح و روان فرزندانمان می شود .
  • پرخاشگری نکنید : والدین مستاصل زمانی که متوجه می شوند تنبیه ، تذکر و صحبت کردن نتیجه نمی دهد طبیعی است که واکنش های تند و تیز تری از خود اتخاذ نمایند و با پرخاشگری و سرزنش کودک سعی در بازداشتن وی از بازی های کامپیوتری و حضور در جامعه مجاز نمایند ولی مسلم است که این روش نیز همانند روشهای که طی نموده اند فقط سبب مقاومت بیشتر کودک و لجبازی وی در برابر والدین می شود و جنگ قدرتی بین آن ها برقرار می سازد .
  • و حال سوال اینجاست که چه کنیم تا کودکانمان بیاموزند تعادلی در زندگی روزمره خود برقرار سازند بدیهی است کنترل بیرونی والدین با افزایش سن کودک پا برجا نمی ماند و والدین باید به فرزندشان بیاموزند از درون خود را در برابر محرکهای بیرونی کنترل نماید .  پدر و مادر در سنین نوجوانی دیگر در کنار فرزندان شان نمی توانند مستمر حضور داشته باشند و خود اوست که در جمع همسالان باید بهترین تصمیمات را اتخاذ نماید ، در این صورت می توان از همین موضوع که تبدیل به مشکلی برای خانواده شده بهره جست و به کودک مهارتهای را آموخت با روش هایی همانند مورد ذیل :
  • لذت های زیادی هست که هنوز کودکان ما آن را نچشیده اند : سعی کنید زمان کودک را مخصوصا در این دوران پر کنید و وی را با مهارتهای دیگری آشنا سازید ، کنار او قرار گیرید مهارتهای جدید را امتحان کنید ، علایق وی را در هر مهارت جستجو کنید ناخودآگاه فرزند شما در هر مهارت به شما پاسخی خواهد داد که متوجه تان می کند آیا نیاز است بیشتر در مهارت مورد نظر با وی همراهی کنید یا باید مهارت دیگری را امتحان کنید به عنوان مثال با فرزندتان کاردستی درست کنید اگر علاقه نشان داد ساعتی در روز را برای این کار اختصاص دهید و اگر نه گلگاری را امتحان کنید و با این روند به فرزندتان اجازه دهید از کالبد یک تعامل بسته با دنیای مجازی بیرون بیایید و چیزی خلق کند ، ابداع کند ، ببیند ، بسازد و لذت ببرد . چنانچه مهارتی را علاقمند شد آن را بسط و گسترش دهید و زمان اش را با آن مهارت پر کنید ، انتظار نداشته باشید سریع فرزندتان از کامپیوتر دل بکند ولی به مرور زمان انگیزه های جدیدی که شما وی را به آن سوی هدایت کرده اید خواهد یافت . به جای تمرکز بر آنچه نمی خواهید فرزندتان انجام دهد ، برآنچه می خواهید رخ دهد تمرکز کنید .
  • هر زمان که وی تصمیم گرفت بیش از حد مقرر شده زمان اش را با بازی بگذراند به جای تذکر دادن و مدام گوشزد کردن ، خودتان شروع کنید به انجام فعالیتی که وی بسیار دوست دارد به عنوان مثال اگر علاقه به بازی مثل دارت ، شطرنج و… دارد وقتی که وی مشغول بازی با کامپیوتر هست با همسرتان شروع به بازی دلخواه وی کنید ، بدون اینکه وی را به بازی دعوت کنید خواهید دید بعد از مدت کوتاهی به جمع شما خواهد پیوست . هم ما انسانها تمایل ذاتی به حضور در جمع داریم ولی زمانی که مادر و پدر زمان خود را به انجام امور بیرون ا و داخل منزل اختصاص می دهند و هر کدام شان سرشان را با فعالیتی گرم می کنند چه انتظاری می توان داشت که کودک در جایی آرام بشیند و به تنهایی فعالیتی که فقط والدین مشخص می کنند انجام دهد . یادمان باشد هر زمان که می خواهیم محدودیتی برای فرزندمان بگذاریم و چیزی را از وی بگیریم باید یک جایگزین والاتر به وی ارائه دهیم . مطمئن باشید که فرزندانتان در عمق وجودشان ترجیح می دهند زمان شان را با شما بگذرانند و این شما هستید که باید شرایط را فراهم کنید .

طبیعی است که کودکان مان بخواهند سرگرمی داشته باشند ، چطور می توانیم از آن ها توقع داشته باشیم که همانند آدم بزرگ ها رفتار کنند مخصوصا خانواده های که تک فرزند دارند بیشتر با این مسئله دچار چالش می شوند . همین که بپذیریم فرزندانمان نیاز دارند که وقت آزاد شان سازماندهی شود و به عنوان یک کودک حق دارند به سمت فعالیت های جذب شوند که جذابیت بیشتری دارد منجر به درک عمیق تر رفتارهای شان خواهیم بود و در مدیریت کردن آنها موفق تر .

ستاره حمیدی – روان درمانگر پویشی