همه ما در طول روز بارها و بارها در فكر فرو مي رويم در هنگام كار ، رانندگي ، آشپزي ، درس خواندن ، درس دادن حتي تفريح كردن وسط ميهماني ها و جشن ها افكار رهايمان نمي كند هر لحظه در آن واحد در ذهنمان هزاران هزار فكر و برنامه ريزي هست ، بعد از اتمام ساعت کاری چه کارهایی بکنم ؟ بعد از كلاس با فلان شخص تماس بگيرم بعدش به خريد بروم و بعد از ميهماني چه كاري بايد انجام دهم و ….. امثال اين افكار و گفتگوهاي ذهني كه سبب مي شود ذهن و درون سرتان لحظه اي آرام نگيرد و مدام در هجوم تعداد زيادي افكار مثبت و منفي باشد و جالب تر از همه اينكه برخي اين روند را برنامه ريزي و دقيق بودن مي دانند اين افراد تصور مي كنند مرور مداوم برنامه هاي روزانه در ذهن شان نوعي فرايند مثبت است و در واقع در حال برنامه ريزي براي بقيه كارهاي روزمره هستند . و جايي اين مسئله بيشتر نمود پیدا می کند كه اين افكار فرد را تبديل به فردي عجول ، مدام نگران و مضطرب می كند . برخي از اين افراد مدام نگران اين هستند كه كارهايي كه بايد انجام بدهند را فراموش نكنند و مبادا به نحو احسن موفق به انجام دادن مسئوليت ها و كارهايشان نشوند و در حين انجام هر فعاليت به صورت مستمر به فعاليت ديگر فكر كرده و به ذهنياتشان شاخ و برگ مي بخشند و در نهايت با توجه به اينكه بصورت خودكار افكار منفي در مغز در خط مقدم قرار دارند . شاخ و برگ هاي داده شده به افكار و كارهاي كه بايد ساعت و روزهاي بعد انجام شود با افكار منفي آميخته شده و فرد مدام نگران و مضطرب خواهد بود كه كارها به خوبي انجام نشود .
به مرور زمان اين ازدحام فكر فرد را دچار فرسودگي مي كند همانند يك دستگاه كه با كار كردن مداوم دچار فرسودگي قطعات مي شود ، ذهن آدمي نيز در اثر گفتگوهاي ذهني مداوم و ترافيك ذهني و مشغله كاركردهاي ديگرش را از دست داده و دچار فرسودگي مي شود .
از دست دادن تمركز و افت دقت و مبتلا شدن به بيماري هاي گوارشي و ………. از نشانه هاي است كه بايد بدان ها شك كرد در اين افراد جملاتي از اين قبيل را به كرات مي شنويم ” فكر كنم الزايمر گرفتم همه چيز يادم مي رود ، دسته كليدم را كجا گذاشتم ، ديگه هيچي تو ذهنم نمي مونه ، جوون بودم همه چيز تو ذهنم مي موند و ….” فراموش كردن ها ، كم شدن دقت ، افسردگي ، خستگي مداوم ، سردرد هاي ميگرني ( كه افراد زيادي را درگير خود كرده است )، افزايش پرخاشگري ها ، كم حوصلگي ، حساسيت در برابر صدا و ….. همه و همه آثار همهمه و گفتگوهاي ذهني مداومي است كه فرد با خود دارد . اين افراد حتي در لحظه هاي خوش زندگي شان نيز آرامش را حس نمي كنند چون به جاي زندگي كردن در لحظه مدام منتظر اتفاقاتي هستند كه در آينده قرار است بيفتد و يا كارهايي كه بايد انجام دهند و یا مدام فکر کردن به اتفاقات ناخوشایندی که ممکن است هر لحظه رخ بدهد این افراد را رها نمی کند .
مغز و ذهني كه آرامش ندارد ، برخي حتي در خواب نيز به كارهاي روز بعد فكر مي كنن و خواب كارهاي فردايشان را مي بينند و هنگامي كه بيدار مي شوند خستگي را درون وجود خود حس مي كنند و از خواب شبانه خودشان لذت نمي برند .
حال سوال اينجاست چگونه بايد از اين گفتگوهاي ذهني مخرب و منفي رها شد ؟ چگونه مي توان هنگام انجام يك كار و عمل بدون فكر كردن به كار بعدي در لحظه فقط بر يك كار تمركز كرد ؟ چگونه مي توان كارهاي روزمره و مسئوليت ها را بدون اضطراب و نگراني به پايان رساند ؟
آنچه مسلم است رها شدن از افكار مزاحم و گفتگوهاي ذهني مداوم ناممكن نيست فقط كافي است فرد به آنچه با خودش انجام مي دهد آگاه شود ، آيا شما نيز به افكارتان شاخ و برگ مي دهيد و درنهايت مدام نگران و مضطرب هستيد ؟ در اين صورت كافي است لحظه اي درنگ كنيد بدين بينديشيد كه چه مي كنيد ؟ آيا از زندگي خود لذت مي بريد ؟ آيا از پختن غذاي موردعلاقه تان لذت مي بريد و يا مدام نگران ظرفهاي نشسته هستيد ؟ از برگزاري ميهماني تان احساس خوشايندي داريد و يا مدام نگران بقيه پذيرايي ميهماني و اتمام ميهماني هستيد ؟ كه در پايان ميهماني بايد چه كارهايي انجام دهيد و يا چگونه به بقيه كارها و نظافت منزل برسيد؟ آيا از مسافرت تان لذت مي بريد و يا مادام نگران برگشت به شهرتان و انجام كارهاي معوقه هستيد ؟ آیا پروژه های کاری که به شما محول شده را با عشق انجام می دهید و یا با نگرانی ؟
كافي است تصميم بگيريد همه چيز را تغيير دهيد در لحظه زندگي كنيد از آن كاري كه هم اكنون انجام مي دهيد لذت ببريد مسلماً مقاومت در برابر افكار بسيار سخت بوده و نياز به مهارتهاي خاص خودش را دارد ولي اين بدين معنا نيست كه شما توانايي اين كار را به تنهايي نداريد . در ذيل راهكارهاي هر چند كوتاه و مختصر براي زندگي در زمان حال ارائه مي شود :
- به آنچه در لحظه رخ ميدهد آگاه باشيد : نيازي نيست كاري انجام دهيد هر زمان كه مشغول كاري هستيد و افكار و گفتگوهاي ذهني به سراغتان مي آيد فقط كافي است با خود اين جمله را تكرار كنيد
” هم اكنون چه مي كنم ” اين جمله را همانند تلنگري براي حضور در زمان حال استفاده كنيد . به كاري كه هم اكنون در حال انجام اش هستيد فكر كنيد و از انجام دادن آن لذت ببريد و در صورتي كه فكرها هجوم آوردند با خود بگوييد ” بعداً بهش فكر مي كنم “ - براي خود برنامهريزي دقيقي داشته باشيد : داشتن برنامه به شما كمك ميكند كه دچار نگراني و اضطراب نشويد و هنگام انجام دادن فعاليت هايتان خيالتان راحت باشد كه زمان كافي را براي همه فعاليت ها در نظر گرفته ايد .
- نشست هاي آگاهانه داشته باشيد : نشست هاي آگاهانه به شما كمك خواهد كرد كه در لحظه زندگي كنيد و از ثانيه به ثانيه زندگي تان لذت ببريد و از همه مهمتر نشست هاي آگاهانه به شما توانايي رهايي از دست افكار مزاحم و منفي را خواهد داد و به ذهنتان آرامش مي بخشد . در ذيل مختصري از نشستي بهوشيارانه ذكر مي گردد:
*در جايي بنشينيد تصور اينكه همانند برخي مديتيشن ها بايد جايي باشيد كه حتما عاري از صدا باشد غلط است هر زمان افكار منفي و گفتگوهاي ذهني آمدند حتي اگر سر كار هستيد پشت ميزتان ، اگر در خانه هستيد در يكي از اتاق ها در حالتي كه بدنتان راحت باشد بنشينيد و يا اگر در منزل هستيد دراز بكشيد چشمان خود را بسته به هيچ چيز فكر نكنيد مسلماً وقتي اين تمرين را انجام مي دهيد انبوهي از افكار به سراغتان مي آيند در برابر افكار مقاومت نكنيد فراموش نكنيد در برابر هر چيزي كه مقاومت كنيد بدان قدرت مي بخشيد پس بهتر است آن ها را پذيرا باشيد افكارتان را ببينيد و با ارامش در ذهن خود تجسم كنيد كه با نوك انگشتان تان آن ها را كنار مي زنيد . فراموش نكنيد با افكارتان مقابله نكنيد آنها را مزاحم و بد نپنداريد با آنها با مهرباني برخورد كنيد و با لمس نوك انگشت دست تان به كناري بگذاريد شان با انجام مكرر اين تمرين به مرور زمان موفق خواهيد شد گفتگوهاي ذهني و افکار مخرب و منفی که در ذهن تان رشد می کند را كاهش داده و آرامش را تجربه نماييد . چنانچه بتوانيد اين تمرين را در كنار يك متخصص انجام دهيد مسلماً در رسيدن به رهايي موفق تر خواهيد بود .
ستاره حميدي – روان درمانگر پویشی